بابا جونبابا جون، تا این لحظه: 39 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره
مامان جونمامان جون، تا این لحظه: 32 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره
شاینا کوچولوشاینا کوچولو، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

مامان آینده در انتظار شاینا عشق مامانی

تنها

سعی کن تنها باشی : زیرا تنها به دنیا آمده ای و     تنها از دنیا خواهی رفت.   بگذارعظمت عشق را درک نکنی: زیرا آنقدر   عظیم است که تو را نابود خواهد کرد.   بگذار خانه ی عشقت خالی از وجود باشد: زیرا   اگر عشقی در آن منزل کند به ویرانه های آن هم   رحم نخواهد کرد.   اما اگر عاشق شدی: سعی کن تنها یک نفر را   دوست داشته باشی............. ...
21 شهريور 1393

خاطرات مشهد مقدس

سلام فرزند نیومده ی من امیدوارم که اون بالاها حالت خوبه خوب باشه....امروز میخوام در مورد خاطرات اولین سفر مشهدمون بعد ازدواج من و بابایی بنویسم البته یه بار قبلا که نامزد بودیم با همکار های بابایی رفته بودیم ولی اصلا به من خوش نگذشته بود ولی این بار میتونم به جرات بگم یکی از بهترین سفر های زندگیم بود خیلی بهم خوش گذشت هم از نظر معنوی و هم از نظر مادی واقعا فوق العاده بود چون با یه عده ایی رفتم مسافرت که واقعا دوستشون داشتم و اونها هم من و بابایی رو دوست داشتن نی نی ناز دلبندم ما پنج شنبه(14 شهریور سال 93) ساعت 12 و 45 دقیقه از خونه ی مادر جونی (مامان بابایی) به همراه مادر جون عمو هادی و عمه فاطی و مایسا کوچولو ...
19 شهريور 1393

من برگشتم

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام من برگشتم دوست های خوبم و مامان های مهربون و مامان های منتظر برای همه تون دعا کردم و نماز حاجت از طرف همه تون خوندم نایب الزیاره همه تون بودم میلاد با سعادت امام رضا هم مبارک نمیدونید چه لذتی داره شب تولد آقا امام رضا توی حرمش نماز بخونی و برای همه دعا کنی به زودی عکس های مشهد با رمز براتون میزارم دوستتون دارم دوست های خوبم دلم برای همه تون یه ذره شده بود تا فردا خداحافظ (فقط خدا کنه شارژ اینترنتم فردا تموم نشه اگه نیومدم بدونید که نت قطع شده) &nbs...
17 شهريور 1393

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

  دوست های خوبم و مامان های نازنین ما فردا بعدازظهر عازم حرم مقدس آقا امام رضا هستیم نایب الزیاره ی همه ی شما دوستانم خواهم بود آرزومند سبز شدن دامان همه ی مامان های منتظر در حرم امام خواهم بود...                                                                      ...
12 شهريور 1393

من دارم عمه میشم

بازم یه خبر خوش هوووووووووووووووووووورررررررررررررررررررررررررررررررررررررررراااااااااااااااااااااااااااااااااااااا دوست های خوبم من دیروز رفتم خونه ی مامانم و با یه خبر خوش روبرو شدم من دارم عمه میشم خدایا واقعا شکرت من یه دونه داداشی دارم که سه سال ازدواج کرده و به خاطر فامیل بودن با زن داداشم دنبال آزمایش های ژنتیک بودن تا بتونن یه نی نی سالم به دنیا بیارن خدایا شکرت که بعد از خبر اوکی شدن مشهد مون خبر خوش بعدی رو بهم رسوندی  من دارم عمه میشم و این بهترین خبر دنیاست دیشب تا صبح به این خبر فکر میکردم بعضی وقت ها اشک توی چشمام جمع میشد یعنی میشه یه روز خبر بارداری خودمو اینجا بزارم از دوست های خوبم التماس دع...
11 شهريور 1393
1404 10 19 ادامه مطلب

یه بارون خوشگل داره میزنه

خدایا شکرت چند وقت بود دلم واسه بارون تنگ شده بود دیگه انگار صداشم یادم رفته بود از دیشب یه بارون خوشگل شروع به باریدن کرده هوا هم خیلی خنک شده واقعا بارون نعمته چند هفته بود که مازندران واقعا هوا گرم شده بود دیگه مردم داشتن از گرما خفه می شدن و له له میزدن خدایا شکرت که داری همه چی فراهم میکنی همسری چند وقته که تصمیم گرفته بریم مشهد پابوس آقا امام رضا و من خیلی نگران گرمی هوا بودم آخه اصلا طاقت شو ندارم ولی الان داره یه بارون خوشگل میزنه و من از این بابت واقعا خوشحالم خدا کنه مشهد هم هوا خنک باشه اگه خدا بخواد واسه تولد آقا امام رضا اونجا هستیم   خدا جونم خیلی دوست دارم چند وقتی که خیلی داری به ...
9 شهريور 1393

چقدر خنده داره

چقدر خنده داره   که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می‌گذره! چقدر خنده داره که و ق تی می‌خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر می‌کنیم چیزی به فکرمون نمیاد تا بگیم اما وقتی که می‌خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم! چقدر خنده داره که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی می‌کشه لذت می‌بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی‌گنجیم   اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی‌تر از حدش می‌شه شکایت می‌کنیم و آزرده خاطر می‌شیم! چقدر خنده داره که خوندن یک...
6 شهريور 1393